بهش برس نه چون باید برسی. چون دلت می‌خواهد.

به نظزم این مهمه که کسی که باهاش می خوابی با هرزه جماعت نخوابیده باشه. همینجوری از نظر بهداشتی میگم. انگار به بدن خودت بد میکنی و نادیده‌اش میگیری اگه توجه نکنی. اما خب پیش میاد. جونم براتون بگه. من د بهش برس نه چون باید برسی. چون دلت می‌خواهد....ادامه مطلب

I know why I don't miss there.

I never had a home. a place for me and "my stuff". I've been always a vagabond 

is there anyone out there to give me a home?

بهش برس نه چون باید برسی. چون دلت می‌خواهد....

عجیبه برام دلم برای اولین بوی فرندم که الان زن و بچه داره و حتی دیگه یادم نمیاد چندسال شده که ندیدمش (انقد ندیدمش) تنگ میشه این روزا. هیچ خبری هم ازش نیست از بعد از ازدواجش تو فضای مجازی. نه ببخشید از بهش برس نه چون باید برسی. چون دلت می‌خواهد....ادامه مطلب

راستش امروز هرکی به من میرسه میخواد منو بکنه!  

متاسفم بابت ادبیاتم ولی از دندون نشون دادن و چشمک زدن تو سلف بگیر تا الان که مسئول کتابخونه به بهانه اینکه یواشتر حرف بزن اومد دستشو گذاشت رو ممه ما! 

اکی I'm on fire ولی آخه نه شورت و دامن پوشیدم نه تاپ نه به کسی پا دادم از صبح. دو ساعت پیش "تصمیم" گرفتم یکم هات شم.  

آقا یه درخت بلوط هیزی خودشو کرده بود تو چشم ما منم یه مدت درگیرش شدم. ک..م توش. 

بهش برس نه چون باید برسی. چون دلت می‌خواهد....

دوباره اون خواب تکراری رو دیدم. خواب دیدم داشتم خودمو مرتب و تمیز میکردم که برم پیش someone عنوان. قبلش منو داغون دیده بود. میخواستم برم حموم و لباسای مناسب بپوشم و بعد برم جبران کنم. 

کامل از سرم افتاده بود. نمیدونم چرا دیشب باز این خوابو دبدم. امروز صبح دلم قیلی بیلی شد. خوشبختانه یکی دو ساعت بیشتر نیست این حال و هوا. چقد بده آدم خاطر یکیو بیخودی انقد بخواد. 

 

بهش برس نه چون باید برسی. چون دلت می‌خواهد....

  Why am I just for two seconds, two inconsiderable seconds, the one I want to be?!

بهش برس نه چون باید برسی. چون دلت می‌خواهد....

.World is full of beautiful girls

.Damn beauty is so cheap

 

بهش برس نه چون باید برسی. چون دلت می‌خواهد....

.It died, without my intervention, my last imagination

 

بهش برس نه چون باید برسی. چون دلت می‌خواهد....

.I hate drammatic people. Especially in a library
You are studying for God sake, you're not at Monte cassino battling with your keyboard. Don't type like that Flash Harry
(He is literally knocking at the table right now) 

بهش برس نه چون باید برسی. چون دلت می‌خواهد....

I've accepted my life as this mess it is. It's so weird that some of us have to live in temporary places between unfamiliar people and speak a language in which have never thought. It's weird that i think in another language and I have to explain myself in another one. 
My stomach still resists, it moans after every strange meal. 
Sometimes I try to put myself in their shoes to find out what they think about me. Do I seem weird to them as much as I seem weird to myself? 

 

بهش برس نه چون باید برسی. چون دلت می‌خواهد....